تفاوت در مدل سازی پایه مجسمه برنزی بین مجسمه ها نشان دهنده اهمیت این موضوع است.
جان روالد نمای بالایی از موم ریختهگری اصلی را گنجانده است که پایه مجسمه را بهعنوان یک فکر بعدی از ریختهگر نشان میدهد.1 در نسخه اصلی وجود نداشت.
بدیهی است که دگا وان نیمه پر از آب را به عنوان پایه مجسمه برای ترکیب زنی که در حال حمام کردن است تصور می کرد.
نمونههای قبلی در مجسمهسازی وجود دارد (به عنوان مثال، جسدها و جسدهای یادبود دوران باستان روم) که در آن پایه به بخشی از یک ترکیب فیگوراتیو تبدیل شده است.
با این حال، در اینجا با ریختهگری برنز دگا که آب درون وان را نیز به تصویر میکشد، به نظر میرسد که این شکل از پایه مجسمه بیرون میآید.
همه در نظر گرفته شده، جنبه های دادا و تابلوهای این قطعه به قدری جدید هستند که ریخته گری های گچی که در محیط های مغازه خشک شویی دهه 1960 نصب شده اند، در مقایسه با آنها غیرقابل قبول به نظر می رسند.
این بخش از طریق مثالهای متوالی نشان میدهد که اراده مجسمهسازی نسبت به تحرک فضایی و یک هنر غیرایدهآلیستی با نوآوریهایی در کارکرد پایه مجسمه ارتباط تنگاتنگی دارد.
این یک انتقال درگیر است. امروز نیز ادامه دارد؛ و الگوی تکاملی همیشه روشن نیست.
با این حال، به عنوان نشانه ای از دگرگونی های بزرگی که در مجسمه سازی رخ می دهد، پایه مجسمه نشانه ای است و سزاوار توجه دقیق است.
مناسب است که این مطالعه را با تحلیل آثار فیگوراتیو آغاز کنیم. اینها توسط مجسمه سازانی هستند که تصورات غیرمتعارفشان از شکل انسان و اعمال آن تا حدی با رویکردهای بسیار شخصی آنها در ارائه تعریف می شود.
مطمئناً یکی از اولین ها برای اهداف ما، هنرمندی بود که قبل از شروع به مجسمه سازی، روانشناسی نقاشی پرتره را متحول کرده بود.
در طول نود سال گذشته، چیزهای زیادی از موجود برنزی ادگار دگاس ساخته شده است که با اندام پارچهای واقعی، کفشهای رقصنده، توری توری و روبان مو پوشیده شده است.